تحقیق در مورد اعتياد (ورد)
دسته بندي :
انسانی »
علوم تربیتی و جامعه شناسی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 21 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2
اعتياد
مقدمه
اعتياد يكي از معضلات اساسي جامعة ماست و مهار و تهديد آن نيازمند توجه به وجوه گوناگون آن است. غير از اينكه در سطح كلان از اين معضل، جامعه زيانهاي انساني و مادي بسيار مي بيند، به طوري كه بخشي از نيروي فعال و يا در معرض خطر فعاليت با مصرف مواد مخدر، اسير آن ميشوند و برخي براي مقابله با آن (جلوگيري از توزيع و شيوع مواد و مبارزه با قاچاقچيان و بازپروري معتادان) زمان و هزينه بسياري صرف ميكنند و در نتيجه بخشي از سرماية ملي اين گونه هدر ميرود، در سطح خرد نيز، هم فرد معتاد و هم اعضاي خانوادة وي با مشكلات بسياري مواجه ميشوند، علاوه بر اين كه اعتياد، معتادان را به انحراف و ناهنجاريهاي ديگر نيز سوق ميدهد.
قطعاً براي كاهش اعتياد در جامعه راههاي بسياري وجود دارد: برخورد با باندهاي بزرگ قاچاق، برخورد با قاچاقچيان و توزيع كنندگان خرد، برخورد با معتادان، افزايش آگاهي مردم و ايمنسازي افراد و خانوادهها از اين جملهاند. در اين ميان، با توجه به اين كه تظاهر اجتماعي اعتياد، وجود فرد معتاد است، نحوة برخورد با آن اهميت ويژهاي مييابد.
نحوة برخورد با معتادان را ميتوان در چهر گروه جاي داد:
الف) آنان را بازپروري كرد.
ب) آنان را زنداني كرد.
ج) آنان را اعدام كرد.
د) آنان را آزاد گذاشت و به حال خود رها كرد.
اين چهار طريق خود متكي بر سه پيشفرض است: اول آنكه معتاد، فردي بيمار و اعتياد نوعي بيماري قابل درمان است. از اينرو، بايد معتادان را مورد بازپروري قرار داد. دوم آنكه معتاد مجرم است و اعتياد نوعي جرم. از اين جهت بايد با معتادان برخوردهاي تنبيهي شكل گيرد. اين برخوردها به اشكال گوناگون خواهد بود، از جمله زنداني كردن و اعدام. منتها اعدام نوعي مجازات است كه جامعه، بيشتر از شخص معتاد از آن تأثير ميپذيرد و سوم آنكه معتادان بيچارگاني هستند كه ديگر اصلاحناپذيرند و بايد آنان را آزاد گذاشت و به حال خود رها كرد تا زمان مرگشان فرا رسد.
در رويكرد اول نظر بر اين كه جامعه، خود نيز مسوول اعتياد است و بايد از طريق بازپروري معتادان هزينة اين مسؤوليت را بپذيرد. ولي در رويكرد دوم نظر بر اين است كه فرد معتاد مقصر است و خود او بايد هزينة اعتيادش را بپردازد
2
.
در پيمايش ملي ارزشها و نگرشهاي ايرانيان (1382) پرسشي با اين چهار شيوه برخورد طراحي شد كه در اين گزارش يافتههاي آن ارائه ميشود.
تعريف اختلالات مربوط به اعتياد يا مبتني بر كميت، فراواني و يا شدت رفتارهاي مواد جويانه از طرف بيمار ميباشد و يا اينكه اصطلاح ”مصرف غير قانوني مواد“ مبناي تعريف اختلالات مربوط به اعتياد قرار ميگيرد.
امروزه در محافل دانشگاهي به جاي اعتياد از وابستگي به مواد (substance dependence) نام برده ميشود، هر چند كه در ميان مردم اين بيماري ”اعتياد“ و خود بيمار به عنوان معتاد شناخته شده است.
بيمار وابسته به مواد عليرغم تجربه مشكلات متعدد ناشي از مصرف مواد قادر بر قطع مصرف آن نيست. مصرف مواد يك الگوي رفتاري ناسازگارانه و بيمار گونه است كه بروز علائم رفتاري، رواني، شناختي و جسمي به اختلالهاي باليني در فرد مصرف كننده منجر ميشود. اين اختلالها عبارتند از:
1-ايجاد تحمل: بيمار در دفعات بعدي مصرف مواد براي رسيدن به سطح قبلي رواني و جسماني ناشي از اثر مواد بايد مقادير بيشتري از آن را مصرف كند.
2-بروز علائم ترك: عدم مصرف مواد علائم جسماني و رواني ترك مانند بيقراري، اضطراب، بيخوابي، درد عضلات، اسهال و استفراغ ظاهر ميشود.
3-تمايل بعدي: هوس، در بيشتر بيماران پس از قطع مصرف مواد وجود دارد ولي بيمار قادر به كنترل هوس و ترك مصرف اين كار نميباشد
بيمار براي تهيه مواد، هزينه، وقت و سرمايههاي ديگران و خانواده را مصرف ميكند.4-
5-درپي استمرار مصرف مواد با تغييرات رواني و رفتاري در بيمار، مشاركت وي در فعاليتهاي خانوادگي، اجتماعي، تفريحي و شغلي كاسته ميشود.
6-عليرغم آگاهي بيمار از عوارض جسماني و رواني مصرف مواد، بيمار قادر به عدم استفاده از آن نميباشد. در تعريف علمي براي اينكه فردي را بيمار وابسته به مواد بدانيم لازم است حداقل 12 ماه الگوي مستمر مصرف مواد را داشته باشد