آشنايي با شبكه هاي عصبي مصنوعي (دانلود رایگان)
دسته بندي :
انسانی »
علوم کامپیوتر
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 71 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2
آشنايي با شبكههاي عصبي
فصل 1 : مقدمه
انسان و كامپيوتر
انسان ها از كامپيوترها باهوش ترند. چرا چنين گفته ميشود؟
درست است كه بعضي از اعمالي را كه ما به سختي انجام مي دهيم يك كامپيوتر به سرعت و به راحتي انجام مي دهد ،مانند جمع چندصد عدد ، اما اين مطلب باعث نمي شود كه ما يك كامپيوتر را باهوشتر از انسان بدانيم چون اين سيستم هرگز قادر نمي باشد كه اعمالي را كه نياز يه استدلال دارد و يا حل آنها از طريق شهودي و حدس و گمان مي باشد را به طور مطلوب انجام دهد. شايد بهتر است بگوييم آنهاموجودات منطقي اي هستند و تنها اعمال منطقي را به خوبي انجام مي دهند.
مسئله ديگر شايد اين باشد كه يك كامپيوتر مي تواند بعضي كارها را كه ما در مدت زمان قابل ملاحظه اي انجام مي دهيم را در زمان بسيار كوتاه تري انجام مي دهد.ويا بعضي از اطلاعات را پس از گذشت ماه ها ويا سالها به خاطر مي آورد .
به همين دليل از كامپيوتر ها انتظار داريم در زمينه هاي ديگر نيز چنين رفتاري را از خود نشان دهند و چون نمي توانند تمام انتظارات ما را بر آورده كنند ما مايوس مي شويم.در واقع اين هدفي است كه دست اندركاران هوش مصنوعي دنبال مي كنند اما هنوز پس از گذشت 30 سال تحقيقات گسترده نمي توانند اين ادعا را داشته باشند كه به چنين كامپيوتري دست پيدا كرده اند.
هدف هوش مصنوعي را مي توان در اين جمله خلاصه كرد كه مي خواهد در نهايت به كامپيوترهايي دست يابد كه اغلب در فيلم هاي سينمايي مشاهده مي شود، ماشينهاي بسيار توانمند تر از انسان – هدفي كه بسيار از دنياي واقعي به دوراست . دنيايي كه اغلب به خاطراشتباهات فاحش كامپيوترها هزينههاي بسيار زيادي را متحمل مي شود .
اگر به داخل يك كامپيوتر نگاه كنيم چيزي جز تعدادي تراشه هاي الكترونيكي ، مدارها ،مقاومتها و ساير قطعات الكترونيكي نخواهيم ديد. اما اگر به درون مغز نگاه كنيم ، به هيچ صورت چنين ساختاري را مشاهده نخواهيم كرد. بررسي اوليه ما چيزي جزمجموعه اي گره خورده از مادهاي خاكستري رنگ نشان نمي دهد. بررسي بيشتر و روشن مي كند كه مغز از اجزايي ريز تشكيل شده است . ليكن اين اجزاء به شيوهاي بي نهايت پيچيده، مرتب شدهاند و هز جزء به هزاران جزء ديگر متصل است. شايد اين تفاوت در شيوه ساختار ، علت اصلي اختلاف بين مغز و كامپيوتر است. كامپيوترها طوري طراحي شده اند كه يك عمل را بعد از عمل ديگر باسرعت بسيار زياد انجام دهند . ليكن مغز ما با تعداد اجزاي بيشتر اما با سرعتي بسيار كمتر كار ميكند . در حالي كه سرعت عمليات در كامپيوتر
3
آشنايي با شبكههاي عصبي
ها به ميليونها محاسبه در ثانيه بالغ مي شود، سرعت عمليات در مغز تقريباً بيشتر از ده بار در ثانيه نميباشد. ليكن مغز در يك لحظه با تعداد زيادي اجزاء به طور هم زمان كار مي كند، كاري كه از عهده كامپيوتر بر نميآيد . كامپيوتر ماشيني سريع اما پياپي كار است در حالي كه مغز شديداً ساختاري موازي دارد. كامپيوترها مي توانند عملياتي را كه با ساختار آنها سازگاري دارند به خوبي انجام دهند. براي مثال شمارش و جمعكردن اعمالي پياپي است كه يكي بعد از ديگري انجام مي شود . ليكن ديدن و شنيدن، اعمالي شديداً موازياند كه در آنها دادههاي متضاد و متفاوت هر كدام باعث اثرات و ظهور خاطرات متفاوتي در مغز مي شوند وتنها از طريق تركيب مجموعه اين عوامل متعدد است كه مغز ميتواند چنين اعمال شگفتي را انجام دهد .
نتيجهاي كه مي توان گرفت اين است كه مسائل مورد نظر ما شديداً خاصيت موازي دارند. اين مسائل نيازمند پردازش حجم زيادي از اطلاعات متفاوت هستند كه بايد در تقابل با يكديگر به حل مسأله بيانجامد.
نتيجه مهم آن كه سرعت عامل مهمي نيست . آنچه مهم است موازي بودن است و مغز به خوبي براي اين كار مهيا شده است . شيوه برخورد روش محاسباتي شبكههاي عصبي، تسخير اصول راهبردي است كه زير بناي فرآيند مغز براي پاسخگويي به اين سؤالات و به كارگيري آنها در سيستمهاي كامپيوتري است .
در مدلسازي سيستمهاي اصلي مغز، بايد راه كاري را بيابيم كه بيشتر با ساختار موازي مغز سازگاري داشته باشد نه با ساختار پيدرپي آن .
به هر صورت ساختار طبيعتاً موازي سيستم هاي شبكه هاي عصبي آن ها را مناسب به كارگيري در ماشين هاي موازي مي كند. كه مي تواند مزاياي بيش تري از نظر سرعت و قابليت اطمينان داشته باشد.
يكي از بارزترين ويژگيهاي مغز توان فراگيري آن مي باشد. مغز ميتواند به خود آموزش دهد . يادگيري از طريق مثال همان شيوهاي است كه توسط آن اطفال زبان را فرا ميگيرند . نوشتن، خوردن و آشاميدن را مي آموزند و مجموعه معيارها و نكات اخلاقي را كسب مي كنند . چنين تحولي درسيستمهاي كامپيوتري متعارف مشاهده نمي شود . كامپيوترها معمولاً از برنامههاي از پيش نوشته شدهاي پيروي مي كنند كه قدم به قدم دستورات مشخصي را در كليه مراحل عملياتي به آن ها مي دهند هر مرحله از كار بايدبه وضوح شرح داده شود. روشن است كه انسان اين گونه عمل نمي كند.زيرا براي نوشتن چنين برنامه اي بايد ساعت ها وقت صرف كنيم و با دقت موضوع خود را به صورت بر نامه قابل فهم كامپيوتر بنويسيم .كه اين كار مشكلات خود را دارا مي باشد.حال آيا بهتر نيست كه به جاي برنامه هاي كامپيوتري ،كامپيوتر را رها كنيم كه خود از طريق مشاهده مثال ها آن كار را فرا گيرد؟ البته امكان دارد كه اين كامپيوتر نيز در ابتدا داراي