دانلود مقاله مطهري
دسته بندي :
مقاله »
مقالات فارسی مختلف
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 26 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
1 ) انترناسيوناليسم اسلامي
اين مسئله مسلم است كه در دين اسلام مليت و و قوميت به معنايي كه امروز ميان مردم مصطلح است هيچ اعتباري ندارد ، بلكه اين دين به همة ملتها و اقوام مختلف جهان با يك چشم نگاه ميكند ، و از آغاز هم دعوت اسلامي به ملت و قوم مخصوصي اختصاص نداشته است و بلكه اين دين هميشه ميكوشيده است كه به وسايل مختلف ريشة ملتپرستي و تفاخرات قومي را از بيخ و بن بركند .
در اينجا لازم است ما در دو قسمت بحث كنيم : اول اينكه اسلام از آغاز ظهور خويش «داعية جهاني» داشته است . دوم اينكه مقياسهاي اسلامي مقياسهاي جهاني است نه ملي و قومي و نژادي .
2 ) داعية جهاني اسلام
برخي از اروپائيان ادعا ميكنند كه پيغمبر اسلام در ابتدا كه ظهور كرد فقط ميخواست مردم قريش را هدايت كند ، ولي پس از آنكه پيشرفتي در كار خود احساس كرد تصميم گرفت كه دعوت خويش را به همة ملل عرب و غيرعرب تعميم دهد .
اين حرف كه يك تهمت ناجوانمردانهاي بيش نيست علاوه براينكه هيچ دليل تاريخي ندارد با اصول و قرائني كه از لحن آيات اولية قرآن كه بر پيغمبر اكرم نازل شد استفاده ميشود مبانيت دارد.
در قرآن مجيد آياتي هست كه نزول آنها در مكه و در همان اوايل كار بعثت پيغمبر اسلام بوده و در عين حال جنبة جهاني داشته است .
يكي از اين آيات آيهاي است در سورة «تكوير» كه از سورههاي كوچك قرآن است . اين سوره از سورههاي مكيه است كه در اوايل بعثت نازل شده است . و آن آيه چنين است : «ان هو الا ذكر للعالمين» نيست اين مگر يك تذكر و بيدار باش براي تمام جهانيان .
در آية ديگر كه در سورة سبا است ميفرمايد : «و ما ارسلناك الا كافه للناس بشيراً ونذيراً و لكن اكثر الناس لايعلمون» ، تو را نفرستاديم مگر آنكه براي همة مردم بشارت دهنده و بازدارنده باشي ولي بيشتر مردم نادانند .
و نيز در سورة انبياء ميفرمايد : «ولقد كتبنا فيالزبور من بعدالذكر ان الارض يرثها عبادي الصالحون» ، و هر آينه نوشتيم در زبور پس از ذكر كه «زمين» به بندگان صالح من خواهد رسيد .
و نيز در صورة اعراف ميفرمايد : «يا ايهاالناس اني رسولالله اليكم جميعاً» ، اي مردم من فرستادة خدايم بر همة شما .
3
در قرآن هيچ جا ، خطابي بصورت «يا ايها العرب» ، يا «ايهاالقرشيون» پيدا نميكنيد . آري گاهي در برخي از جاها خطاب«يا ايها الذين آمنوا» هست كه مطلب مربوط به خصوص مؤمنين است كه به پيغمبر (ص) گرويدهاند وگرنه در موارد ديگر كه پاي عموم در ميان بوده عنوان «يا ايها الناس» ، آمده است .
يك مطلب ديگر در اينجا هست كه مؤيد جهاني بودن تعليمات اسلامي و وسعت نظر اين دين است و آن اينكه ، آيات ديگري در قرآن ميباشد كه از مفاد آنها يك نوع «تعزز» و اظهار بياعتنايي به مردم عرب از نظر قبول دين اسلام استنباط ميشود ، مفاد آن آيات اين است كه اسلام نيازي به شما ندارد ، فرضاً شما اسلام را نپذيريد ، اقوام ديگري در جهان هستند كه آنها از دل و جان اسلام را خواهند پذيرفت . بلكه از مجموع اين آيات استنباط ميشود كه قرآن كريم روحية آن اقوام ديگر را از قوم عرب براي اسلام مناسبتر و آمادهتر ميداند . اين آيات بخوبي جهاني بودن اسلام را ميرساند ، چنانكه در سورة انعام ميفرمايد : «فان يكفر بها هؤلاء فقد و كلنابها قوماً ليسوابها بكافرين» ، پس اگر اينان (اعراب) به قرآن كافر شوند ، همانا ، ما كساني را خواهيم گمارد كه قدر آن را بدانند و به آن مؤمن باشند .
و نيز در سورة نساء ميفرمايد : «ان يشأ يذهبكم ايها الناس و يأت بآخرين و كان الله علي ذالك قديراً» ، اگر خدا بخواهد شما را ميبرد و ديگران را بجاي شما ميآورد و خداوند بر هر چيزي تواناست .
و نيز در سورة محمد(ص) ميفرمايد : «و ان تتولوا يستبدل قوماً غيركم ثم لايكونوا امثالكم» ، اگر شما به قرآن پشت كنيد گروهي ديگر جاي شما را خواهند گرفت كه مانند شما نباشند .
در ذيل اين آيه ، حضرت امام باقر عليهالسلام ميفرمايد : «منظور از قوم ديگر ، موالي (ايرانيان) است .
و نيز امام صادق عليهالسلام فرمود : «اين امر ، يعني پشت كردن مردم عرب بر قرآن ، تحقق پيدا كرد و خداوند بجاي آنها موالي يعني ايرانيان را فرستاد و آنها از جان و دل اسلام را پذيرفتند .
باري مقصود ما فعلاً اين نيست كه بگوييم آن قوم ديگر ايرانيان بودند و يا غيرايرانيان ، بلكه اينرا ميخواهيم بگوييم كه از نظر اسلام قوم عرب و غيرعرب از نظر قبول يا رد اسلام مساوي بودند ، و حتي عربها بخاطر بياعتنائيهايي كه به اسلام ميكردند ، كراراً مورد سرزنش واقع ميشدند . اسلام ميخواهد به اعراب بفهماند كه آنها چه ايمان بياورند و چه نياورند اين دين پيشرفت خواهد كرد ، زيرا اسلام ديني نيست كه تنها بخاطر قوم مخصوصي آمده باشد .
مطلب ديگري كه در اينجا خوب است تذكر داده شود اين است كه اين امر يعني خروج يك عقيده ، يك فكر ، يك دين و يك مسلك از مرزهاي محدود ، و نفوذ در مرزها و مردم دوردست اختصاص به اسلام ندارد ، همة اديان بزرگ جهان ، بلكه مسلكهاي بزرگ جهان چنين بوده و هستند . غالب آيينها و مسلكهاي بزرگ جهان آن اندازه كه در سرزمينهاي ديگر مورد استقبال قرار گرفتهاند در سرزمين اصلي كه از آنجا ظهور كردهاند مورد استقبال قرار نگرفتهاند . مثلاً حضرت مسيح در فلسطين ـ منطقهاي از مشرق زمين ـ بدنيا آمد و اكنون در مغرب زمين بيش از مشرق ، مسيحي وجود دارد . اكثريت عظيم مردم اروپا و آمريكا مسيحي هستند ، آنها حتي از لحاظ قاره و منطقه نيز با حضرت مسيح جدا هستند ، برعكس خود مردم فلسطين يا مسلمانند يا يهودي ، اگر مسيحي وجود داشته باشد بسيار كم است . آيا مردم اروپا و آمريكا نسبت به دين مسيح احساس بيگانگي مي