توجه به بهداشت رواني به معني كاستن از بزهكاري است 10 doc
دسته بندي :
انسانی »
حقوق
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 11 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
توجه به بهداشت رواني به معني كاستن از بزهكاري است
دكتر فربد فدايي _ روانپزشك_ استاديار دانشگاه
انديشمندان ايران و اسلام به تفصيل درباره تاثير محيط و عوامل اكتسابي, يا فطرت و طبيعت, بر رفتار آدمي سخن گفته اند و با تمثيل و روشهاي شبه تجربي به گونه اي جذاب نكات مهمي را عنوان كرده اند.
فردوسي كه از گهر و نژاد و هنر مي گويد در حقيقت چكيده حكمت باستاني ايران در مورد اين واحد زيستي _ رواني_ اجتماعي كه انسان مي خوانيم به نظم در آورده است.
سعدي نيز مباجثه امروز ما را درباره ژنتيك و محيط عنوان مي كند كه گاه مي سرايد:
شگ اصحاب كهف روزي چند پي نيكان گرفت و مردم شد
و گاه مي گويد:
شمشير نيك زاهن بدچون كند كسي ناكس به تربيت نشود اي حكيم كس
امروز مي كوشيم بامشاهده دقيق و ترتيب آزمايش به پاسخي برسيم كه اديبان و حكيمان و فيلسوفان گذشته از طريق منطق و جدل و تمثيل و شهود و اشراق در پي آن بوده اند. البته در اين راه به پيش رفته ايم اما به پاسخ كامل نرسيده ايم.
مي دانيم كه مسائل زيست شناختي ممكن است در بزهكاري نقشي داشته باشد. تريزومي xyy, يا صرع, يا نشانگان قطعه پيشاني مغز شايد سبب بزهكاري ناخواسته يي گردد.
دانسته ايم كه مسائل روانشناختي هم ممكن است به بزهكاري منجر شود: محيط رواني نامناسب خانه, جو بي اعتمادي و سوء طن, و توهين و تحقير نسبت به كودك, بزهكار روان _ نژند مي سازد.
مي دانيم مسائل جامعه شناسي هم از اسباب بزهكاري است: محروميت, فقر, بي سوادي, كثرت نامتناسب جمعيت, و تبعيض, بزهكار حرفه اي مي سازد.
روزگاري بيماري جسمي, داغ ننگ و مايه طرد و سرزنش و محكوميت و مجازات بود. هنوز هم ريشه هايي از اين انديشه باقي است. حتي امروز نيز بيمار جذام و مسلول از بقاياي اين ديدگاه در رنجند. سپس روزگاري رسيد كه نه بيماري جسمي, بلكه بيماري رواني موجب قضاوت منفي اخلاقي و مجازات و آزار و شكنجه مي شد. تمدن اسلام, رفتار انساني با بيمار رواني و درمان و نه مجازات او را توصيه كرد. اكنون بيمار رواني را نه به عنوان گناهكار, بلكه بهعنوان بيمار مي پذيريم.
اما درباب, بزهكار هنوز همه ما او را بي توجه به ريشه ها و اسباب بزهكاريش, از نظر اخلاقي مورد قضاوت قرار ميدهنيم و به كيفر او فرمان ميدهيم. حال آنكه بسياري از بزهكاران, بيماراني هستند كه بزهكاري, نشانه بيماري ايشان است وبرحسب قاعده كلي اسلامي بيمار و نيازمند درمان هستند, ومهم تر از درمان آن است كه از اين بيماري اجتماعي پيشگيري كنيم.
چگونه از بزهكاري پيشگيري كرد؟ پاسخ به اين پرسش در هر عصر برحسب ديدگاه رايج آن عصر و برپايه آگاهي علمي آن دوره متفاوت بوده است.