تحقیق بررسي علل افت تحصيلي
دسته بندي :
دانش آموزی و دانشجویی »
دانلود تحقیق
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 7 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2
به نام خدا
بررسي علل افت تحصيلي :
ترک هاي انبوه در پيکره اهداف آموزش و پرورش ....
بررسي دليل شکست دانش آموزان در تحصيل به مطالعه دقيق احتياج دارد، تنبلي يا بي ميلي را نمي توان تنها دليل عقب افتادگي تحصيلي دانست. گاهي علت شکست دانش آموزان را بايد در خانواده، گاه در مدرسه و معلم و گاه در جامعه و نظام آموزشي و وضعيت اقتصادي جستجو کرد.
مدرسه درميان نهادهاي تعليم و تربيت جامعه جايگاه ويژه اي دارد. درواقع مدرسه بعد از خانواده مهمترين عامل در پرورش افراد است. در حدود سن هفت سالگي تربيت افراد در مدرسه آغاز مي شود و تا دوران جواني ادامه دارد. در اين مدت دانش آموزان در جنبه هاي مختلف جسماني، عقلاني، اخلاقي، هنري و غيره پرورش پيدا مي کنند.مدرسه کانوني است که در آن دانش آموز در معرض تجربيات جديد قرار مي گيرد و وجود همکلاسي ها، شرايط و روابط تازه، عرصه اي را براي کسب مهارت هاي اجتماعي فراهم مي کند، درنهايت آموزش رسمي، فرد را براي يادگيري ميراث فرهنگي جامعه در قابل تعليمات مدرسه اي آماده مي سازد.
اودلوم معتقد است که نظام آموزشي امروز براي نيازهاي مختلف دانش آموزان در مراحل مختلف رشد و باتوجه به تفاوت هاي فردي آنان کافي نيست، نظام آموزشي چنين است که به دانش آموز هرچه گفته مي شود، بايد انجام دهد و اگر از قبول آن سرباز زند به نوعي تنبيه و زندگي براي او تلخ مي شود. اگر مطالب آموختني براي دانش آموزان جالب نباشد به طرف آن نمي روند. جالب توجه بودن براي روان ما شبيه اشتهاي به غذا براي جسم است. همان طور که جسم غذاي ناخوشايند را رد مي کند، فکر ما نيز غذاي نامطبوع را رد مي کند.
موفقيت يک نظام آموزشي مستلزم وجود ۵رکن است:
۱ - برنامه تحصيلي مناسب
۲ - معلمان کافي و با صلاحيت
۳- کتاب ها و وسائل درسي مناسب
۴- آموزشگاه هاي مطابق با وضعيت جغرافيايي و با کيفيت مناسب
۵- سازمان اداري مطابق با مقتضيات اجتماعي، اقتصادي و جغرافيايي کشور.
چنان چه برنامه با مرحله سني کودک مناسب نباشد يا محتواي زياد و غيرضروري را شامل شود و کتاب ها ازنظر
2
محتوا کهنه يا تکراري باشد و توزيع آموزشگاه ها در سطح کشور درست صورت نگيرد يا شرط ديگري تحقق نپذيرد به مشکلات تحصيلي و درنتيجه افت آن مي انجامد و سرمايه انساني، اقتصادي زيادي تلف مي شود و طبعاً جبران اتلاف نيروي انساني امکان پذير نيست و چه بسا نيروهاي فکري درجهت درست و مناسب خود رشد نکنند.
يکي از مسائل و مشکلات اساسي نظام آموزشي هرکشوري مسئله افت تحصيلي است (منظور از افت تحصيلي کاهش عملکرد تحصيلي دانش آموز از سطح رضايت بخش به سطحي نامطلوب است).
عوامل مهم در افت تحصيلي دانش آموزان عبارتند از:
۱) عوامل فردي:
بدون شک يکي از عوامل مهم در افت تحصيلي کمبود هوش و توانائي هاي ذهني است، مطالعات نشان داده است که درصد بسيار اندکي (۱۰%) از موارد افت تحصيلي به علت ناتواني ذهني فرد است.
براي يادگيري و به خاطر سپردن هر مطلبي اولين شرط، توجه به آن مطلب است. بديهي است که اگر دانش آموز از هوش بالايي برخوردار باشد، ولي به مطلب يا موضوعي توجه نکند، نمي تواند آن را فراگيرد. علت افت و شکست تحصيلي بعضي از دانش آموزان ناشي از عدم توجه به معلم و مواد تدريس شده و نيز عدم تمرکز حواس هنگام مطالعه و انجام تکاليف درسي است.
عامل فردي ديگر انگيزه است که موجب هدايت رفتار فرد به سوي نوعي هدف مطلوب مي شود. انگيزه در واقع موتور حرکت هر فردي است. محققان يکي از دلايل افت تحصيلي را نداشتن انگيزه پيشرفت مي دانند. براي ايجاد انگيزه در دانش آموزان بايد تلاش نمود تا فرد احساس نياز کند. وقتي دانش آموزان در اثر شکست در درسي تازه نسبت به آن نگرشي منفي پيدا مي کنند، بايد به او کمک کرد تا در درس تازه موفقيت کسب کند. در نتيجه به تصويري مثبت تر به توانايي خود در مورد يادگيري مطلب درسي دست يابد، زيرا يادگيري همراه با موفقيت به ايجاد انگيزه منجر مي شود و بايد شرايطي را فراهم کرد که دانش آموز موفقيت خود را احساس مي کند. افرادي که داراي انگيزه پيشرفت بالا هستند به تکاليفي روي مي آورند که درجه دشواري آن در حد متوسط باشد و از تکاليف خيلي آسان يا
4
خيلي دشوار پرهيز مي کنند و برعکس افرادي با انگيزه پايين به سوي تکاليف نيمه دشوار روي مي آورند که بتوانند از دشواري آنها به عنوان بهانه اي براي عدم موفقيت استفاده کنند.
نارسايي هاي جسمي يکي ديگر از عوامل افت تحصيلي فردي است. دانش آموزاني که داراي بنيه اي ضعيف هستند و از سلامت عمومي کامل برخوردار نيستند، نمي توانند به اندازه کافي کوشش و فعاليت داشته باشند. اين دسته به خاطر دارا بودن استعداد ابتلاء به انواع بيماري ها از پيشرفت درسي باز مي مانند. وجود ضعف در بينايي، ناراحتي هاي مربوط به ضعف عصبي و مشکلات ارتباطي از جمله اين موارد مي باشد.
علل خانوادگيشايد بتوان گفت مهمترين عامل مؤثر در شکل گيري نگرش دانش آموز نسبت به تحصيل، خانواده است، که با مساعد کردن محيط خانواده مي توانند باعث پيشرفت فرزندان خود گردند.
يکي از مهمترين عوامل افت تحصيلي دانش آموزان فقر مالي خانواده است که مي تواند به طور غيرمستقيم بر پيشرفت تحصيلي مؤثر باشد. محروم ماندن از غذاي سالم و کافي و نداشتن استراحت لازم موجب عقب ماندگي درسي مي شود. فقر فرهنگي و بيسوادي يا کم سوادي والدين، فقدان والد يا والدين، مشاجره و ناسازگاري ميان والدين و نحوه برخورد و ارتباط دانش آموز با برادران و خواهران از مهمترين علل خانوادگي در افت تحصيلي دانش آموزان است.
علل آموزشي و مدرس:
گاهي علت افت تحصيلي و يا شکست درسي دانش آموزان را بايد در مدرسه جستجو کرد. شيوه تدريس معلم، برنامه درسي مدرسه که درست طراحي نشده مثلا دروس نسبتاً سخت را پشت سر هم يا در ساعاتي گذاشته اند که عموماً دانش آموزان خسته هستند. پيشداوري هاي معلم، شرايط فيزيکي کلاس، تعويض معلمان به طور مکرر در طول سال تحصيلي و ارزيابي هاي نادرست معلمان از عملکرد دانش آموزان، کنترل نامناسب کلاس و فقدان وسايل کمک آموزشي از ديگر علل در افت تحصيلي دانش آموزان هستند. از ميان عوامل فوق معلم اهميت بسياري دارد. (معلمان شايسته داراي صفاتي چون سلامتي جسماني و رواني، مهربان بودن، باثبات بودن و منطقي بودن، صبور و بردبار بودن و... هستند.)
عواملي مانند عدم تناسب نيازها و علايق دانش آموزان با محتواي کتب درسي و عدم هماهنگي اهداف آموزشي با نيازها و علايق دانش آموزان از عوامل افت تحصيلي مي باشد. اگر محتوا و روش و فنون آموزش و پرورش واقعاً با نيازها و رغبت ها و مسائل و مشکلات دانش آموزان تناسب
4
داشته باشد، باعث مي شود که آنها در تحصيل بهتر کوشش کنند و تحصيلات خود را به پايان برسانند و در نتيجه از ميزان ترک تحصيل کاسته شود.
هدف عمده در مدرسه پيش بردن يادگيري دانش آموزان است. تمام فعاليت هاي مدرسه بايد متوجه همين هدف باشد، زيرا مقدار و نوع يادگيري دانش آموزان است که ميزان فعاليت هاي مدرسه را روشن مي کند. هرگاه دانش آموز مطلبي را ياد بگيرد و اين امر موجب تغيير رفتار وي خواهد شد و به عبارت ديگر تجارب يادگيري موفقيت آميز موجب تغييراتي در رفتار دانش آموز مي شود. به وسيله ارزيابي و امتحان است که معلم مي تواند اثر کوشش هاي خود را بفهمد و يا بداند که چه اندازه توانسته است دانش آموز را در راه رسيدن به هدف هاي مورد نظر کمک کند و خود نيز تا چه حد موفق بوده است. چنان چه امتحان به جاي اين که يک وسيله باشد، يک هدف اصلي به شمار آيد، بر کل فرآيند آموزشي اثرات سوء مي گذارد و هدف هاي حقيقي آموزش و پرورش را به مخاطره مي اندازد، در چنين حالتي امتحان بر چگونگي تدريس و يادگيري تأثير گذاشته و دانش آموزان فقط براي کسب نمره و قبول شدن در امتحان فعاليت مي کنند.
دانش آموزان براي دريافت نمره به حفظ کردن مطالب مي پردازند و در نتيجه قدرت تفکر و استدلال و نوآوري فراگيران ضعيف مي گردد و موجب خستگي آنها از درس و معلم مي شود. همه اين موارد منجر به عدم پيشرفت و افزايش ميزان افت تحصيلي و در نهايت ترک تحصيل دانش آموزان مي گردد.
استفاده از شيوه هاي صحيح امتحان يا ارزيابي پيشرفت تحصيلي، نه تنها معلم را قادر مي سازد که دانش آموزان خود را در رسيدن به هدف هاي آموزش و پرورش راهنمايي کند، بلکه براساس ارزيابي مداوم مي تواند روش تدريس را نيز ارزيابي کند. به اين ترتيب مي تواند از ترک تحصيل دانش آموزان جلوگيري کند. بنابراين امتحان وسيله اي نيست که تنها در پايان مراحل تحصيلي و براي و انتخاب افراد مستعد و شايسته تر به کار رود، بلکه امتحان بايد به طور مداوم و در جريان تدريس باشد و در موقعيت هاي مختلف انجام گيرد.
گاهي عقب ماندگي در تحصيل بر اثر تنش فکري و وضع آشفته وهيجاناتي است که به مناسبت بلوغ در نوجوانان ايجاد شده است. از يک سو بحران بلوغ و مسائل مربوط به آن و از سوي ديگر بحران هويت و مسائل ارزشي و از طرفي روابط با والدين و همسالان، نوجوان را بر سر